ستایش

دوباره نم نم بارون، صدای شرشر ناودون
دل بازم بیقراره

دوباره رنگ چشاتو، خیال عاشقی باتو
این دل آروم نداره نداره نداره

شبامو و خواب نوازش، دوباره هق هق و بالش
گریه یعنی ستایش…

ستایش تو و چشمات، دلم هنوز تو رو میخواد
دل باز پر زده واسه عطر نفس هات

اتاقم عطر تو داره، دلم گرفته دوباره
کار من انتظاره

یه عکس و درد دلامو، میریزه اشک چشامو
غم تمومی نداره نداره نداره

صدای باد و کوچه، داره تو خونه میپیچه
قلبم اروم نمیشه

بغل گرفتمت انگار، دوباره خواب و تکرار
باز نبودی من تکیه دادم به دیوار

ستایش یعنی دیوونگی هام، شبیه حس خوب تو دل ما
نگاه کن تو چشای بی قرارم

چقدر این لحظه ها رو دوست دارم
تصور میکنم پیشم نشستی

چقدر خوبه چقدر خووبه که هستی
ستایش یعنی این حسی که دارم
نمیتونم تو رو تنها بزارم



نظرات شما عزیزان:

رویا
ساعت22:49---7 شهريور 1392
یه وقتایی لازمه یکی “کنارت” باشه.. کاری نکنه‌ و حرفی نزنه ها ! فقط باشه…

بفرين
ساعت12:10---26 مرداد 1392
ديشب از دلتنگيت بغضي گلويم را شكست گريه شد بر فراز ارزوهايم نشست من ارزوهايت را كشيدم روي تاريخ غزل تا بماند يادي از روزي كه بر قلبم نشست

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : جمعه 25 مرداد 1392 ا 14:54 نويسنده : nima tanha ا
.: Weblog Themes By violetSkin :.